Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-06@01:44:13 GMT

بزرگداشتی برای علی رفیعی

تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۲۹۳۸۴

بزرگداشتی برای علی رفیعی

آفتاب‌‌نیوز :

این مراسم روز چهارشنبه، ۱۴ تیر ۱۴۰۲ از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب برپا خواهد شد.

علی میرانصاری، اکبر ایرانی، محمدرضا موحدی و صادق سجادی سخنرانان این مراسم هستند.

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب در خیابان انقلاب، بین خیابان دانشگاه و خیابان ابوریحان، شماره ۱۱۸۲ (ساختمان فروردین)، طبقه دوم، واحد ۸ واقع است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علی رفیعی علامرودشتی متولد ۱۳۳۰ در علامرودشت فارس در سال ۱۳۸۸ دچار ضایعه مغزی شده بود و پنجم تیرماه از دنیا رفت.

علی رفیعی علامرودشتی سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در زادگاهش، مبارزاتی علیه رژیم پهلوی داشت و چندین بار توسط ساواک دستگیر شد. او بعد از انقلاب به کار تدریس در دانشگاه و تربیت معلم مشغول شد و در کنار تدریس به کار تحقیق و پژوهش پرداخت و آثار زیادی را تألیف کرد. 

«فقیه فرزانه: زندگی‌نامه آیت‌الله سیدمرتضی فقیه مبرقع»، «مستدرک شهداء الفضیله»، «عشق و ایثار، درنگی در کارنامه زندگی استاد علامه محمدباقر محمودی»، «صیغ العقود لاکثار القنود»، «تذکرة الشعراء مطربی سمرقندی»، «تاریخ و جغرافیا و رجال علمی و ادبی علامرودشت»، «کتاب گیلان»، «دائرةالمعارف اسلامیه اردن»، «درآمدی بر دائرةالمعارف کتابخانه‌های جهان»، «مستدرک دانشمندان آذربایجان»، «دانشمندان گمنام خوی و سلماس»، «دیوان شعر آیت‌الله سیداحمد فالی»، «تشیع»، «بر ستیغ نور»، «الهاشمیات»، «ریاض الجنه میرزا حسن زنوزی»، «آئین‌نامه‌ها و مقررات تحصیلات غیررسمی کشور»، «تاریخچه پیدایش مکتب‌خانه‌ها و مدارس کلاسیک در ایران»، «تاریخچه پیدایش مطبوعات فارسی»، «پیروزی قدس»، «سیر مطالعات موضوعی»، «شکست پیلداران»، «نظام سیاسی اسلام»، «تاریخ‌مندی سوسیالیسم و نقدی بر مارکسیسم»، «داستان حضرت موسی علیه‌السلام»، «قرض‌الحسنه» و «شهاب شریعت» از کتاب‌های منتشرشده و «مشیخه‌نویسی در جهان اسلام به ویژه در شیعه»، «تاریخ نیشابور»، «شیفتگان کتاب»، «وراقان در تاریخ اسلام»، «زندگینامه مؤذنان در تاریخ اسلام»، «زندگینامه سید مرتضی علم‌الهدی معروف به شریف مرتضی»، «رجال و بزرگان سیراف»، «رجال و بزرگان فال» و «زندگینامه مفصل حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی» از کتاب‌های چاپ‌نشده او هستند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: علی رفیعی کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۲۹۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!

تین نیوز

این قول از ناصرالدین شاه فقط در کتاب "تاریخ بیداری ایرانیان" از ناظم الاسلام آمده است. ناظم الاسلام از روحانیون روشنفکر بود و کتاب او یکی از منابع اصلی تاریخ مشروطه به شمار می رود. کلاً مخالف سلطنت سنتی قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بوده است.ولی این دلیل نمی شود که دروغ گفته باشد. در حقیقت، به نظر من اگرچه در تاریخ نگاریش غرض داشته، ولی احتمالاً مرض نداشته و دروغ از خودش در نمی آورده. به هر حال، برویم سراغ خود کتاب و داستان را کامل آنجا بخوانیم . آنجا صحبت از یک "آقاشیخ علی" نامی است که به زعم ناظم الاسلام بسیار دانشمند بوده است و این نقل قول از شاه از طرف این آشیخ علی نقل شده است!از کتاب:

 "آن مرحوم [آقا شیخ علی] گفت می توانم کالسکه ای اختراع کنم که او را کوک کنند یک فرسخ راه را طی کند،آن وقت چند دقیقه بایستد از چهار طرف درهای آن باز شود، از هر طرفی چند گلوله توپ خالی شود، آن وقت درهای آن بسته شود و به مکان خود برگردد، لکن اظهارِ این صنعت وقتی خواهد بود که پادشاه تهیّه ٔ قشون خود را دیده و متقبّل شود که با یکی از دوَل دشمن جنگ کند، لااقل شهرهای ایران را پس بگیرد. ناصرالدّین شاه گفت ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم و به اندازهٔ آن ها هم توپ داریم. لذا دماغ آن مرحوم سوخته و رفت در مازندران و در آنجا مشغول رعیتی و زراعت شد..." (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، بخش اوّل، ص ۱۴۷)

عجب!کالسکه ای که کوک شود و یک فرسخ (حدود ۶ کیلومتر) برود و بعد به طور خودکار درهایش باز شود و در چهار طرف شلیک کند، و سپس همان یک فرسخ را (لابد با همان کوک) برگردد! شما را نمی دانم، ولی من که یاد خودرو آبسوز افتادم. احتمالاً حتی یکبار هم عملکرد توپ های آن زمان را هم از نزدیک ندیده بوده است (برعکس شاه، که درس نظامی دیده بود و حتی در کار با توپ و جهت گیری گویا تبحری داشته).

ولی کرامات آقاشیخ علی فقط همین مقدار نبوده است. در همان قسمت از همان کتاب ناظم الاسلام، جناب آشیخ علی ادعاهای دیگر هم داشته است که اینبار مرا به یاد مستعان 110 و کرونایاب انداخت. جناب آشیخ ساعتی به اسم شب کوک اختراع کرده بودند که: "هر کس آن اسم را بداند بی خطر بگذرد، و الا به چنگال ساعت گرفتار شود!" همچنین تفنگ ته پر را ایشان اختراع کرده بود، که ناصرالدین شاه به خاطر آن او را از ابوعلی سینا دانشمندتر دانست، ولی مع الاسف با بی حزمی آن را به خارجه می فرستد و فرنگیان آن را کپی می کنند! 

البته دانش وسیع آقاشیخ علی فقط محدود به اختراعات نبوده، بلکه شخص ایشان ادیسون و جفرسون را در خود جمع کرده بوده است!پس کتابی نوشته در"قانون اسلام از عبادات و سیاسیات و عادات و معاملات" که در آن وظایف کلیه اصناف و طبقات خلایق و مقامات دولتی  را هم شرح کرده،چنانچه اگر به آن کتاب عمل می شد ایران گلستان می شد! اما امین السلطان به شاه هشدار داد که اجرای آن قدرت شاه را از بین می برد، پس شاه خائف شد و نکرد!

ملتفید که داستان چیست! مشخص است که این آشیخ علی یک لافزن رویافروش بوده، احتمالا نصف متوهم،نصف شارلاتان! ترکیب مخترع ماشین آبسوز و (مثلاً) بیژن عبدالکریمی! سَلَف کامل همین مغزهای پربادی که در صد سال گذشته فراوان داشتیم. از همان "مخترعانی" که اگر توانستند ابلهان دولتی را می فریبند، و اگر نتوانستند ناله سر می دهند که چرا دولت از آنها و اختراعات بی بدیل شان حمایت نکرده است. ناصرالدین شاه شخصیت باهوش این داستان است که خیلی راحت می فهمد با کی طرف است و او را دست به سر می کند. اما ناظم الاسلام خیلی راحت فریب خزعبلات این شخص را می خورد! ناظم الاسلام اگر امروز بود می شد همان کارگردان تلویزیونی که مخترع خوروی آبسوز را به تلویزیون آورد، یا همان سردار سپاهی که با مستعان 110 خود را مسخره عام و خاص کرد.

حالا بالاخره آیا جمله فوق را ناصرالدین شاه گفته یا نه؟! کی می داند! اصلاً مهم نیست! یک لافزن دروغگو یا متوهم داستانی سرهم کرده است.ممکن است اصلا شاه چنین چیزی نگفته باشد، یا شاید هم به شوخی خواسته یک آدم گیر را از سر خودش باز کند. وقتی در بقیه سخنان مستند ناصرالدین شاه و اعمالش چیزی وجود ندارد که چنین احساس وطرز تفکری را نشان دهد، اصلاً و واقعاً اصلاً مهم نیست که آشیخ علی راست گفته یا دروغ! چیزی که مهم است این است که چگونه روشنفکران ما از آن زمان عاشق باد و گزافه گویی و رویافروشی بودند.مهم این است که هر روز با پخش مطالبی سخیف از راست و دروغ ، باید نیشی به آخرین پادشاه سنتی کشور زده شود، و همه هم با بدون هیچ دید انتقادی آنها را باور می کنند و منتشر می کنند.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری+عکس
  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری | تصاویر
  • ۴۰ عنوان کتاب جدید از منشورات رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • ۴۰ عنوان کتاب جدید از منشورات رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب» منتشر می‌شود
  • حامیان دروغین زنان ایران دختران دانشجورا در خیابان لگدمال می کنند
  • حامیان آزادی زنان ایران دختران دانشجورا در خیابان لگد مال می کنند
  • عملیات وعده صادق نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است
  • ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
  • جنبش‌های سده‌های دوم و سوم هجری بیش‌تر تقابل ایرانی – ایرانی بود نه ایرانی - عربی